|
|
|
|
|
جمعه 12 تير 1394 ساعت 18:48 |
بازدید : 93546 |
نوشته شده به دست hossein.zendehbodi |
( نظرات )
اگر چـــه خلوت و باران مدام عالــی نیست
خیال خوب تو تا هست؛ پس خیالی نیست
کویرخیـز تبم، گــونههای من شور است
تو نیستی و فضای غزل شمالی نیست
گــــم است وقت و تصاویر پیش رو مفقود
تمام خاطرهها هم همیشه عالی نیست
نپرس از من و حالـم، دروغ میشنوی:
"به غير دوری لبخند تو، ملالي نيست!"
نشسته در ته فنجان قهـوه، راه، ولی
مسیر شهر تو در ابتدای فالی نيست
هوای حوصله از داغ سینه سوزان است
نسیم پیرهن یوسف این حوالــی نیست
----------------------------------------------------
زیر کتف اعتمادم دشنه ای جامانده است
باور ناسور من با زخـــم تنـــها مانده است
شب چو ماه خاطرت مد می کند در چشم من
صبـــحدم برگونـه هـــایـــــم ردٌ دریا مانده است
گربه شک در کبوترخانـه روحــــــم پرید
بالشی از پَر برای گاهِ رویا مانده است
بوی سیب از سمت وسواسم نمی آید ولی
روی دستان گناهـــــم عطر حوا مانده است
خشت اول؛ دست معمار دلــــم لرزیده بود
عشق- این دیوار کج- محو ثریا مانده است
خنــــدهِ تکــــرار دارد روی لب اوقاتِ من
مردی از آینده در دیروزِ حالا مانده است
--------------------------------------------------
:: برچسبها:
شعر عباس کریمی ,
اشعار عباس کریمی ,
شعر ,
عباس کریمی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
|